direct playstore بازار اپل دانلود نسخه موبایل :
masnavi_ranjbar
محمد رضا رنجبر
درس مثنوی حجت الاسلام رنجبر
29:23

شرح مثنوی حجت الاسلام رنجبر (درس 10)

درس مثنوی ۱۰ آن خیالاتی که دام اولیاست عکس مه‌رویان بستان خداست (۷۱) آن خیالی که شه اندر خواب دید در رخ مهمان همی آمد پدید (۷۲) شه به جای حاجبان فا پیش رفت پیش آن مهمان غیب خویش رفت (۷۳) هر دو بحری آشنا آموخته هر دو جان بی دوختن بر دوخته (۷۴) گفت معشوقم تو بودستی نه آن لیک کار از کار خیزد در جهان (۷۵) ای مرا تو مصطفی من چو عمر از برای خدمتت بندم کمر (۷۶)
28:39

شرح مثنوی حجت الاسلام رنجبر (درس 9)

درس مثنوی ۹ شه چو عجز آن طبیبان را بدید پا برهنه جانب مسجد دوید (۵۴) رفت در مسجد سوی محراب شد سجدگاه از اشک شه پر آب شد (۵۵) چون به خویش آمد ز غرقاب فنا خوش زبان بگشود در مدح وثنا (۵۶) کای کمینه بخشش ات ملک جهان من چه گویم چون تو می دانی نهان (۵۷) ای همیشه حاجت ما را پناه بار دیگر ما غلط کردیم راه (۵۸) لیک گفتی گر چه می دانم سرت زود هم پیدا کنش بر ظاهرت (۵۹) چون بر آورد از میان جان خروش اندر آمد بحر بخشایش بجوش (۶۰) در میان گریه خوابش در ربود دید در خواب او که پیری رو نمود (۶۱) گفت ای شه مژده حاجاتت رواست گر غریبی آیدت فردا ز ماست (۶۲) چونکه آید او حکیم حاذق است صادقش دان کو امین و صادق است (۶۳) در علاجش سحر مطلق را ببین در مزاجش قدرت حق را ببین (۶۴) چون رسید آن وعدگاه و روز شد آفتاب از شرق اختر سوز شد (۶۵) بود اندر منظره شه منتظر تا ببیند آنچه بنمودند سر (۶۶) دید شخصی فاضلی پر مایه ای آفتابی در میان سایه ای (۶۷) می رسید از دور مانند هلال نیست بود و هست بر شکل خیال (۶۸) نیست وش باشد خیال اندر روان تو جهانی بر خیالی بین روان (۶۹) بر خیالی صلح شان و جنگ شان بر خیالی فخرشان و ننگشان (۷۰)
20:05

شرح مثنوی حجت الاسلام رنجبر (درس 7)

درس مثنوی ۷ جسم خاک از عشق بر افلاک شد کوه در رقص آمد و چالاک شد (۲۵) عشق جان طور آمد عاشقا طور مست خر موسی صاعقا (۲۶) با لب دمساز خود گر جفتمی همچو نی من گفتنی ها گفتمی (۲۷) هر که او از همزبانی شد جدا بینوا شد گر چه دارد صد نوا (۲۸) چونکه گل رفت و گلستان در گذشت نشنوی زآن پس ز بلبل سر گذشت (۲۹) جمله معشوق است و عاشق پرده ای زنده معشوق است و عاشق مرده ای (۳۰) چون نباشد عشق را پروای او او چو مرغی ماند بی پر وای او (۳۱) من چگونه هوش دارم پیش و پس چون نباشد نور یارم پیش و پس (۳۲) عشق خواهد کاین سخن بیرون بود آینه غماز نبود چون بود (۳۳) آینه ات دانی چرا غماز نیست زآنکه زنگار از رخش ممتاز نیست (۳۴)
17:29

شرح مثنوی حجت الاسلام رنجبر (درس 6)

شاد باش ای عشق خوش سودای ما ای طبیب جمله علت های ما (۲۳) ای دوای نخوت و ناموس ما ای تو افلاطون و جالینوس ما (۲۴)
17:57

شرح مثنوی حجت الاسلام رنجبر (درس 5)

درس مثنوی ۵ بند بگسل باش آزاد ای پسر چند باشی بند سیم و بند زر (۱۹) گر بریزی بحر را در کوزه ای چند گنجد قسمت یک روزه ای (۲۰) کوزه چشم حریصان پر نشد تا صدف قانع نشد پر در نشد (۲۱) هر که را جامه ز عشقی چاک شد او ز حرص و جمله عیبی پاک شد (۲۲)
20:47

شرح مثنوی حجت الاسلام رنجبر (درس 4)

درس مثنوی ۴ نی حریف هر که از یاری برید پرده هایش پرده های مادرید (۱۱) همچو نی زهری و تریاقی که دید همچو نی دمساز و مشتاقی که دید (۱۲) نی حدیث راه پرخون می‌کند قصه‌های عشق مجنون می‌کند (۱۳) محرم این هوش جز بی هوش نیست مر زبان را مشتری جز گوش نیست (۱۴) در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوزها همراه شد (۱۵) روزها گر رفت گو رو باک نیست تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست (۱۶) هر که جز ماهی ز آبش سیر شد هرکه بی روزیست روزش دیر شد (۱۷) در نیابد حال پخته هیچ خام پس سخن کوتاه باید والسلام (۱۸)
12:12

شرح مثنوی حجت الاسلام رنجبر (درس 3)

درس مثنوی ۳ تن زجان و جان زتن مستور نیست لیک کس را دید جان دستور نیست (۸) آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد (۹) آتش عشق است کاندر نی فتاد جوشش عشق است کاندر می فتاد (۱۰) #مثنوی
نظرات   ( 1 نظر )
Majid14gh
۲۳ دی ۱۳۹۶ | ساعت ۱:۵۱

سلام
بقیه جلسات رو چه موقع میذارید
ما منتظریم جلسات به ترتیب آپلود بشن

masnavi_ranjbar