چند تا سالمند توی خونه سالمندان دارن وقت کشی می کنن تا زمانِ برنامه مورد علاقه شون برسه و بتونن اونو از تلویزیون تماشا کنن. البته به محض این که برنامه شروع می شه مسئول خونه سالمندان میاد و تلویزیون رو خاموش می کنه و به بهانه دیرقت بودن اونا رو می بره به اتاقاشون. حالا ماموریت اونا پیدا کردنِ کنترل تلوزیون و تماشای برنامه اس! ببینیم موفق می شن یا نه!
دلخورم خودمو میخورم تو چرا نمیری از سرم
احساست میچرخه دورو برم
حس تو تپش قلبمه غم خوبه ولی نه اینهمه
اینقدی که هستس خیلی کمه
سرکارم بیقرارم انقد سردی چهل درجه از تن تبدارم
دنیام شده عشقت فک کردی میتونی بری من مگه میزارم
بگو حست چیه با من کی کم میزاره توی رابطمون تو یا من
بسه نگو میرم سادس مگه رفتنو از همه چی دل کندن